ع
نوشته بود انسان از اونجایی میفهمه عاشق شده ک رویای انجام دادنه کار هایی رو توی سرش میپرورونه ک همیشه میگفت عمرا انجامشون بدم و چقدر واقعی بود این متن اما منو ب فکر فرو برد تو تمام این مدت میدونستم ک یه جایی تو دلم باز شده اما جنسش اصلا اشنا نبود در حدی ک جتی گاهی با خودم میگفتم اصن شاید عشقی توی من نباشه همش دنبال نشونه میگشتم یه چیزی ک حداقل بهم نشون بده اون عشقی ک درونم ب بوجود اومده رو با دیدن این متن بهم ثابت شد اما ب فکر فرو رفتم ، با خودم گفتم اما جنسش فرق میکنه ، عاشقی در هر بازه ی زمانی ای جنسش متفاوته عشقه الانه من در امیخته شده با عقل تنها احساسات اون رو بوجود نیاورده و این دقیقا همون چیزیه ک میخوام .
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم آذر ۱۴۰۳ ساعت 1:11 توسط FH
|