دقیقا همون لحظه ای ک من داشتم از احساس تنهایی خودمو میخوردم و هر لحظه ب درون خوردم بیشتر فرو میرفتم یهو خدا اومد در دلمو زد و گف من اینجام نبینم نگران چیزی باشیا یه جوری حواسم بت هست ک حتی اگه هیشکیم نباشه کافیم برات

انقدری این موضوع بم امید داد ک ک هر چی غم بود شست برد 🥰

برای یاد اوریه این لحظه :خوابگاه،سبزی پلو با گوشت ،شب امتحان اخلاق 😊